خصوص سال دقیق ولادت او بین مورخین و حافظشناسان اختلاف نظر وجود دارد. دکتر ذبیح الله صفا ولادت او را در ۷۲۷ (تاریخ ادبیات ایران) و دکتر قاسم غنی آن را در ۷۱۷ (تاریخ عصر حافظ) میدانند. برخی دیگر از محققین همانند علامه دهخدا بر اساس قطعه ای از حافظ ولادت او را قبل از این سالها و حدود ۷۱۰ هجری قمری تخمین میزنند (لغتنامه دهخدا، مدخل حافظ). آنچه مسلم است ولادت او در اوایل قرن هشتم هجری قمری و بعد از ۷۱۰ واقع شده و به گمان غالب بین ۷۲۰ تا ۷۲۹ روی دادهاست.
سال وفات او به نظر اغلب مورخین و ادیبان ۷۹۲ هجری قمری است. (از جمله در کتاب مجمل فصیحی نوشته فصیح خوافی (متولد ۷۷۷ ه.ق.) که معاصر حافظ بوده و همچنین نفحات الانس تالیف جامی (متولد ۸۱۷ ه.ق.) صراحتاً این تاریخ به عنوان سال وفات خواجه قید شدهاست). مولد او شیراز بوده و در همان شهر نیز وفات یافته است.
نزدیک به یک قرن پیش از تولّد او (یعنی در سال ۶۳۸ هق - ۱۲۴۰ م) محیالدّین عربی دیده از جهان فروپوشیده بود، و ۵۰ سال قبل ازآن (یعنی در سال ۶۷۲ هق - ۱۲۷۳ م) مولانا جلالالدّین محمد بلخی (رومی) درگذشته بود.
درباره زندگی حافظ هیچ اطلاعات دقیقی در دست نیست. حتی به مقدار یک خط منبعی که هم عصر او باشد و خاطره ای از حافظ نقل کرده باشد وجود ندارد . اولین شرح حال های مکتوب در مورد حافظ مربوط به بیش از 100 سال بعد از وفات او است . تمام شرح حال هایی که در حال حاضر در مورد حافظ نوشته می شود بر اساس برداشت شخصی نویسنده از اشعار او و بعضی نشانه های تاریخیست که مستقیم ربطی به حافظ ندارد (مثل شرح حال شاهان هم عصر حافظ و احوالات عمومی شیراز در آن دوران )
زبان و هنر شعری
همچون همهٔ هنرهای راستین و صادق، شعر حافظ پرعمق، چندوجه، تعبیریاب، و تبیینجوی است. او هیچگاه ادعای کشف و غیبگویی نکرده، ولی ازآنجا که به ژرفی و با پرمعنایی زیسته است و چون سخن و شعر خود را از عشق و صدق تعلیم گرفته است، کار بزرگ هنری او آینهدار طلعت [۱] و طینت فارسیزبانان گردیده است.
مرا تا عشق تعلیم سخن کرد | حدیثم نکتهٔ هر محفلی بود | |
مگو دیگر که حافظ نکتهدانست | که ما دیدیم و محکم جاهلی بود |
غزلیات
حافظ را چیرهدستترین غزل سرای زبان فارسی دانستهاند (صفحهٔ ۲۲۴ Arthur Arberry) موضوع غزل وصف معشوق، می، و مغازله است و غزلسرایی را باید هنری دانست ادبی، که درخور سرود و غنا و ترانه پردازی است.
با آنکه حافظ غزل عارفانهٔ مولانا و غزل عاشقانهٔ سعدی را پیوند زدهاست، نوآوری اصلی بهسبب تک بیتهای درخشان، مستقل، و خوشمضمون فراوانی ست که ایجاد کردهاست. استقلالی که حافظ از این راه به غزل داده به میزان زیادی از ساختار سورههای قرآن تأثیر گرفتهاست، که آن را انقلابی در آفرینش اینگونه شعر دانستهاند (صفحهٔ ۳۴ حافظنامه، شرح الفاظ، اعلام، مفاهیم کلیدی و ابیات دشوار حافظ، بخش اوّل.)
ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ | به قرآنی که اندر سینه داری |
- نمونهای از اشعار
پیش ازاینت بیش ازاین اندیشهٔ عشّاق بود | مهرورزی تو با ما شهرهٔ آفاق بود | |
یاد باد آن صحبت شبها که با نوشینلبان | بحث سرّ عشق و ذکر حلقهٔ عشّاق بود | |
پیش ازین کاین سقف سبز و طاق مینا برکشند | منظر چشم مرا ابروی جانان طاق بود | |
سایهٔ معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد | ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود | |
حسن مهرویان مجلس گرچه دل میبرد و دین | بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود | |
شعر حافظ در زمان آدم اندر باغ خلد | دفتر نسرین و گل رازینت اوراق بود |
۱ نظر:
من رو یادته من کی هستم م.ی.ر.ز.ا.ی.ی عالی بود
ارسال یک نظر