ماد نام یکی از اقوام ایرانی تبار [۱] مرتبط با پارس‌ها بود که در سده ۱۷ پیش از میلاد در سرزمینی که بعدها به نام ماد شناخته شد نشیمن گزدید.[۲]
بسیاری از مورخان باستان، به صراحت، مادها را «آریایی» خوانده. واژگان بازمانده از گویش مادی [مانند: Farnah (= فر)؛ Paradayda (= پردیس)؛ Vazraka (= بزرگ)؛ Vispa (= همه)؛ Spaka (= سگ)؛ Mitra (= مهر)؛ Xshayathia (= شاه)] ] در زبان پارسی باستان، و نیز تصریح «استرابون» به «آریایی» بودن زبان مادها و پیوند و همسانی آن با زبان‌های پارس و بلخ و سغد و سکاها و نیز کلام داریوش بزرگ ـ که زبان مادها و پارس‌ها را در یک گروه قرار می‌دهد []، نشانهٔ از «آریایی» بودن زبان مادهاست.
بناهای مذهبی (معابد) یافته شده در سکونت‌گاه‌های مادها [] و نیز نام‌های خاص مادی که با اسامی دینی آریایی ترکیب شده‌اند (مانند: Mazdakku، Bagparna، Auraparnu، Artasiraru، Bagdatti، Bagmashda) به آشکارا تعلق مذهبی قوم ماد را به اندیشه‌ها و آیین‌های دینی هندوایرانی (آریایی) و شاید زرتشتی، نشان می‌دهد.[۱۳]
نام شاهان و سرداران ماد که در متون آشوری و یونانی و پارسی‌باستان ذکر گردیده‌اند (مانند: فْرَوَرتی، اوُوَخْشَترَ، اَرشْتْی‌وَییگَ، شیدیرپَرنَ، تَخمَ‌سپادَ و…) همگی به آشکارا «آریایی» هستند.[۱۴][۱۵]
برخی مدعی هستند بر پایهٔ نظریهٔ "حضور دیرین مردم آریایی در خاور نزدیک و میانه" که توسط جمعی از تاریخدانان به ویژه جهانشاه درخشانی ارائه شده‌است، واژهٔ "مَدَه" در نوشتارهای میانرودان به نادرست به معنای عام سرزمین ترجمه شده‌است که با برخی از اسناد باستانی سازگار نمی‌باشد. بر پایهٔ این نظریه دست کم از هزارهٔ سوم پیش از میلاد مادها در بخش‌های غربی ایران حضور داشته‌اند.[۱۶]
بر پایه برخی منابع مادها میان قرون ۹ تا ۷ پیش از میلاد حکومتی یکپارچه برای سرزمینهای مادی تشکیل ندادند و در این رابطه برخی معتقدند که به نظر می‌رسد آن چه در بارهٔ نهادهای تمدنی و حکومتی مادها در متون تاریخی (هردوت و پس از وی) روایت شده‌است، تصویری متعلق به هخامنشیان و پارس‌ها باشد که سپس به تن و قامت مادهایی که روزگارشان گذشته بود، پوشانده و بازسازی شده‌است.[۱۷] . آن چه از متون آشوری - که اسنادی معاصر با دوران مادها هستند - برمی‌آید، آن است که مادها از سدهٔ نهم تا هفتم پ.م. نتوانسته بودند چنان پیش‌رفتی بیابند که سبب هم‌گرایی و اتحاد و سازمان‌یافتگی قبایل و طوایف پراکندهٔ ماد بر محور یک رهبر و فرمان‌روای برتر و واحد - که بتوان وی را پادشاه کل سرزمینهای مادنشین نامید؛ آن گونه که هردوت «دیوکس» را چنین می‌نماید - شده باشد.[۱۸] پادشاهان آشور در ضمن لشکرکشی‌های پرشمار خود به قلم‌رو سکونت مادها، همواره با شمار فراوانی از «شاهان محلی» (حاکمان مستقل شهرهای مختلف) روبه‌رو بوده‌اند و نه یک پادشاه واحد حاکم بر کل سرزمینهای مادنشین
شاهنشاهی ماد در زمان هووخشتره به بزرگ‌ترین پادشاهی غرب آسیا حکومت می‌کرد و سراسر ایران را آن چنان که در نقشه سرزمین ماد هویدا است برای نخستین بار در تاریخ به زیر یک پرچم آورد. هوخشتره بنیانگذار اولین قدرت ایرانی بود. پایه گذاری دولت ماد به عنوان نخستین دولت بر پایه وحدت اقوام مختلف ساکن فلات ایران با مشترکات و پیوندهای فرهنگی را باید به عنوان مهم‌ترین رویداد در تاریخ ایران به شمارآورد.
مجموعه لشکرکشی‌های آشور به سرزمین ماد در قرن هشتم پ. م. و خطر حمله از غرب به‌وسیله دولت زورمند آشور، نیاز تشکیل یک دولت متمرکز را برای مادها که جدیدترین مهاجران به زاگرس بودند بوجود آورد.
منابع و مآخذ تاریخ دوران ماد
نخستین اشاره به قوم ماد در کتیبه‌ای است که گزارش حمله شلمانسر سوم به سرزمین موسوم به پارسوا، در کوههای کردستان، (سال ۸۳۷ ق م) بر آن ثبت شده. مادها از نژاد هند و اروپایی به شمار می‌روند و محتمل است که در تاریخ هزار سال قبل از میلاد از کناره‌های دریای خزر به آسیای باختری آمده باشند. اکنون با کاوش در مناطق غرب ایران از مادها آثاری در تپه هگمتانه در دست است. تپه هگمتانه تپه‌ای تاریخی با پیشینه‌ای متعلق به دوران ماد است. روایات مورخین یونانی نیز حاکی است که این شهر در دورهٔ مادها (از اواخر قرن هشتم تا نیمهٔ اول قرن ششم قبل از میلاد)، مدتها مرکز امپراتوری مادها بوده‌است و پس از انقراض آنها نیز به عنوان یکی از پایتخت‌های هخامنشی (پایتخت تابستانی) به شمار می‌رفته‌است. گفته‌های هرودوت مورخ یونانی، در قرن پنجم قبل از میلاد، مهم‌ترین ماخذ تاریخی در این مورد است. در حقیقت برای نوشتن تاریخ سلسله ماد اولین بار در نیمه دوم قرن پنجم قبل از میلاد هرودوت مورخ یونانی کوشش کرده‌است.
در کتیبه‌های تیگلت‌پیلسر سوم که در قرن هشتم پیش از میلاد نوشته شده‌است، و سناخریب و اسرحدون و شلمانسر سوم نیز به ناحیه ماد اشاره کرده‌اند.
از برخی از مطالب تورات نیز برای اطلاع از تاریخ ماد، می‌توان استفاده کرد. لیکن در حقیقت برای نوشتن تاریخ سلسله ماد اولین بار در نیمه دوم قرن پنجم قبل از میلاد هرودوت مورخ یونانی کوشش کرده‌است.
سرزمین ماد
ماد نام سرزمینی بود که تیرهٔ ایرانی مادها در آن ساکن بودند. این سرزمین دربرگیرنده بخش غربی فلات ایران بود. سرزمین آذربایجان فعلی در شمال غربی فلات ایران را با نام ماد کوچک و ناحیه امروزی کردستان، تهران (ری)، حوزه شمال غربی کویر مرکزی و همدان را با نام ماد بزرگ می‌شناختند. پایتخت ماد در گذشته هگمتانه نام داشت که بعدها به اکباتان تغییر نام داد.
این قوم، در کوههایی که به عنوان جایگاه خود در ایران انتخاب کرده بودند، مس، آهن، سرب، سیم و زر، سنگ مرمر، و سنگهای گرانبها بدست آوردند و چون زندگی ساده داشتند، به کشاورزی بر دشتها و دامنه تپه‌های منزلگاه خود پرداختند.
طوایف ماد
مطابق منابع کهن آشوری و یونانی و ایرانی در مجموع معلوم می‌گردد که سه طایفه از شش طایفه تشکیل دهندهً اتحاد مادها یعنی بوسیان، ستروخاتیان و بودیان بوده و سه طایفه مادی دیگر عبارت بوده‌اند از آریزانتیان و مغها و سرانجام پارتاکانیان.[۲۱][۲۲] مطابق منابع یونانی، در سرزمین کمنداندازان ساگارتی (زاکروتی، ساگرتی) مادی‌های ساگارتی میزیسته‌اند که شکل بابلی - یونانی شدهً نام خود یعنی زاگروس (زاکروتی، ساگرتی) را به کوهستان غرب فلات ایران داده‌اند. نام همین طوایف است که در اتحاد طوایف پارس نیز موجود است و خط پیوند خونی طوایف ماد و پارس منجمله از منشا همین طایفه ساگارتی‌ها (زاکروتی، ساگرتی) است، طوایف پارس قبل از حرکت به سوی جنوب دورانی طولانی را در مناطق مادها بوده و بعدها رو به جنوب رفته‌اند.[۲۳] جنگ‌های آشور و ماد
مجموعه لشکرکشی‌های آشور به سرزمین ماد در قرن هشتم پ. م. نتوانست قدرت مادها را در هم بشکند و بیشتر حملات غارتگرانه بودند. دولت ماننا اتحادیه طوایف ماننایی منطقه و خود، از گذشته جزیی از سازمان‌های حکومتی لولوبیان - گوتیان بودند. دولت ماننا در سده هفتم ق.م. جزیی از دولت بزرگ ماد به شمار می‌رفت. اخرین لشکرکشی اشور به ماد در سال ۷۰۲ پ. م. بود. خطر حمله از غرب به‌وسیله دولت زورمند آشور، نیاز تشکیل یک دولت متمرکز را برای مادها که جدیدترین مهاجران به زاگرس بوده‌اند بوجود آورده‌است. مادها پایه‌های نخستین شاهنشاهی آریایی‌تباران (۷۲۸-۵۵۰ پ.م.) را در ایران بنیاد نهادند.
English
The Medes[N 1] (from Old Persian Māda-) were an ancient Iranian people[N 2] who lived in Iran in an area known as Media and spoke a northwestern Iranian language referred to as the Median language. Their arrival to the region is associated with the first wave of Iranian tribes in the late second millennium BCE (the Bronze Age collapse) through the beginning of the first millennium BCE.
In the 7th century BCE a unified Median state was formed which together with Babylonia, Lydia, and Egypt became one of the four major powers of the ancient Near East. An alliance with the Babylonians helped the Medes to capture Nineveh in 612 BCE which resulted in the collapse of the Neo-Assyrian Empire. The Medes were subsequently able to establish their Median kingdom (with Ecbatana as their royal centre) beyond their original homeland (central-western Iran) and had eventually a territory stretching roughly from northeastern Iran to the Halys river in Anatolia. The Median kingdom was conquered in 550 BCE by Cyrus the Great who established the next Iranian dynasty—the Achaemenid Empire.
A few archaeological sites (discovered in the "Median triangle") and textual sources (from Assyrians and also Greeks) provide a brief documentation of the history and culture of the Median state. These architectural sources, religions temples, and literary references show the importance of Median lasting contributions (such as the Safavid-Achaemenid-Median link of the tradition of "columned audience halls") to the Iranian culture. A number of still-in-use words from Median language are left and there are languages being geographically and comparatively traced to the northwestern Iranian language of Medlian. The Medes had practised a form of Ancient Iranian Religion related to pre-Zoroastrian worshipping of Mithra.
Besides Ecbatana (modern Hamedan), the other cities existing in Media were Laodicea, modern Nahavand[3] and the mound that was the city of Rhages (also called Rey), on the outskirts of Shahr Rey, near Tehran.
Name
The original source for different words used to call the Median people, their language and homeland is a directly transmitted Old Iranian geographical name which is attested as the Old Persian "Māda-" (sing. masc.).[4] The meaning of this word is not precisely established.[4][5] The linguist W. Skalmowski proposes a relation with the proto-indoeuropean word "med(h)-" meaning "central, suited in the middle" by referring to Old Indic "madhya-" and Old Iranic Avestan "maidiia-" both carrying the same meaning.[4]
They also appear in many ancient texts: According to Histories of Herodotus "The Medes were called anciently by all people Aryans; but when Medea, the Colchian, came to them from Athens, they changed their name. Such is the account which they themselves give".[6] He had also listed the names of six Median tribes: "Thus Deioces collected the Medes into a nation, and ruled over them alone. Now these are the tribes of which they consist: the Busae, the Paretaceni, the Struchates, the Arizanti, the Budii, and the Magi."[7]
The geographical name "Media" survives in the Modern Iranian geographical name "Māhīdašt" (lit. “the Median plain,” with "Māh < Māda-") in Kermanshah province.[8]
[ Historical geography of Media
The original population area of the Median people was western Iran and named after them as "Media". At the end of the 2nd millennium BCE the Median tribes arrived in the region (one of several Iranian tribes to do so) which they later called Media. These tribes expanded their control over larger areas subsequently and over a period of several hundred years the boundaries of Media moved.[9]
[ Ancient textual sources
The earlier description of the territory of Media by the Assyrians dates from the end of 9th century until the beginning of the 7th century BCE. The southern border of Media, in that period, is named as Elamite region of Simaški in presend day Lorestan, from west and northwest it was bounded by Zagros mountains and from east by Dašt-e Kavir. In summary the region of Media known to Assyrian and recorded by them "extended along the Great Khorasan Road from just east of Harhar to Alwand, and probably beyond. It was limited on the north by Mannea, on the south by Ellipi."[10] The location of Harhar is suggested to be "the central or eastern" Mahidasht in Kermanshah province.[11]
On the east and southeast of Media, as described by Assyrians, another land with the name of "Patušarra" appears. This land was located near a mountain range with what Assyrian mention as "Bikni" and describe as "Lapis Lazuli Mountain". There are various opinion on the location of this mountain. Damavand of Tehran and Alvand of Hamadan are two proposed identification of that location. This location is the most remote eastern area that the Assyrians knew or reached during their expansion until the beginning of 7th century BCE.[12]
In the sources from Achaemenid Iran and specifically from the inscription of Darius I (2.76, 77-78) the capital of Media is named as "Hamgmatāna-" in Old Persian (and as Elamite "Agmadana-", Babylonian "Agamtanu-", etc.). The classical authors transmitted this as Ecbatana. This site is the modern Hamadan province.[13]
[ Archaeological evidence
The Median archaeological sources are rare. The discoveries of Median sites happened only after 1960s.[14] For sometime after 1960 the search for Median archeological sources has been for most parts focused in an area known as the “Median triangle,” defined roughly as the region bounded by Hamadān, Malāyer (in Hamdan province) and Kangāvar (in Kermanshah province)] Three major sites from central western Iran in the Iron Age III period (i.e. 850-500 BCE) are]
- Tepe Nush-i Jan (a primarily religious site of Median period),
- The site is located 14 km west of Malāyer in Hamadan province.[14] The excavations started in 1967 with D. Stronach as the director.[16] The remains of four main buildings in the site have "the central temple, the western temple, the fort, and the columned hall" which according to Stronach were likely to have been built in the order named and predate the latter occupation of the first half of the 6th century BCE.[17] According to Stronach, the central temple, with its stark design, "provides a notable, if mute, expression of religious belief and practice".[17] A number of ceramics from the Median levels at Tepe Nush-i Jan have been found which are associated with the time (the second half of the 7th century BCE) of the Median consolidation of their power in the Hamadān areas. These findings show four different wares known as “Common ware” (buff, cream, or light red in color and with gold or silver mica temper) including jars in various size the largest of which is a form of ribbed pithoi. Smaller and more elaborate vessels were in “grey ware”, (these display smoothed and burnished surface). The “Cooking ware” and “Crumbly ware” are also recognized each in single handmade products.[17]
- Godin Tepe (its period II: a fortified palace of a Median king or tribal chief),
- The site is located 13 km east of Kangāvar city on the left bank of the river Gamas Āb". The excavations, started in 1965, were led by T. C. Young, Jr. which, according to D. Stronach, evidently shows an important Bronze Age construction that was reoccupied sometime before the beginning of the Iron III period. The excavations of Young indicate the remains of a part of a single residence of a local ruler which later became quite substantial.[14] This is similar to those mentioned often in Assyrian sources.[15]
- Baba Jan (probably the seat of a lesser tribal ruler of Media).
- The site is located in northeastern Luristan with a distance of roughly 10 km from Nūrābād in Lurestan province. The excavations were conducted by C. Goff in 1966-69. The level II of this site probably dates to 7th century BCE.[18]
These sources have both similarities (in cultural characteristics) and differences (due to functional differences and diversity among the Median tribes). The architecture of this archaeological findings that can probably be dated to the Median period show a link between the tradition of columned audience halls seen often in Achaemenid Iran (for example in Persepolis) and also in the Safavid Iran (for example in "the hall of forty columns" from 17th century CE) and the Median architecture.]
The materials found at Tepe Nush-i Jan, Godin Tepe, and other sites located in Media together with the Assyrian reliefs show the existence of urban settlements in Media in the first half of the first millennium BCE which had functioned as centres for production of handicraft and also of an agricultural and cattle-breeding economy of a secondary type. For other historical documentation, the archaeological evidence, though rare, together with cuneiform records by Assyrian make it possible, regardless of Herodotus accounts, to establish some of the early history of Medians
მიდია (ძვ.-ბერძნ. Μῆδοι, ძვ. სპარს. ماد Mādai) - ძველი სახელმწიფო და ძველი ეთნოგრაფიული მხარე ირანის დასავლეთით - მდინარე არაქსიდან ფარსის საზღვრებამდე, სამხრეთით ზაგროსის მთიანეთიდან დასავლეთით დეშთე-ქევირის უდაბნომდე. მიდიის სახელმწიფო ძვ. წ. აღ. 670-დან ძვ. წ, აღ. 550 წლამდე, ამხნის განმავლობაში კი სახელმწიფოს საზღვრები ეთნიკურ საზღვრებს ბევრად გასცილდა.
მიდიელთა ირანულენოვანი ტომები ისტორიისთვის უკვე ძვ. წ. აღ-ით IX საუკუნიდან არიან ცნობილნი, როდესაც ისინი შუა აზიიდან (სხვა ვერსიით, კასპიისპირა ჩრდილოეთ კავკასიიდან) ირანში გადასახლდნენ. მომდევნო საუკუნეებში მიდიელებმა არაირანულენოვან ტომებთან - კუტიებთან, ლულუბეებთან და კასიტებთან მოახდინეს ასიმილირება. ეს ტომები ირანის ტერიტორიაზე უძველესი დროიდან სახლობდნენ. ქრისტეშობამდე IX—VIII საუკუნეების მიჯნაზე მიდია ასურელებმა დაიპყრეს, თუმცა, დაახლოებით 673 წლისთვის მიდიელები, კაშთარითის მეთურობით, აჯანყდნენ და თავი გაითავისუფლეს ასურელთა უღლისგან.
დიდ დროს არ გაევლო, რომ მიდიას სათავეში მოსამართლე დაიუკუ ჩაუდგა და ადგილობრივი დინასტია დააარსა. მისმა ვაჟმა ფრავარტიშმა სპარსეთის დაპყრობა მოახერხა, მისმა შვილიშვილმა უვახშატრმა კი (ბერძნულად კიაქსარმა) ბაბილონელებთან ერთად ასურელთა სახელმწიფოს დიდი ნაწილი წაართვა, ამდენად, მიდიელთა საზღვრებში მესოპოტამიის ჩრდილოეთი ნაწილი მოექცა. ამის შემდგომ უვახშატრი იპყრობს ურარტუს და თავს ესხმის კოლხეთსა და დიაუხს. წარმატებით გახორციელებული ლაშქრობების შემდეგ მიდიამ და ლიდიამ ანატოლია მდინარე ჰალისზე გაიყვეს. ამგვარად, უვახშატრის მეფობის ჟამს მიდიელები ძლევამოსილების მწვერვალზე მოექცნენ, ეპყრათ რა, თანამედროვე ირანი, სომხეთის მთიანეთი, ჩრდილოეთი მესოპოტამია და მცირე აზიის აღმოსავლეთ პროვინციები - კოლხეთისა და დიაუხის საზღვრებამდე.
Midiya, Mada[2] və ya Maday[3][4] (yun. Μηδία) — e.ə. 728-ci ildən - e.ə. 549-cu ilədək mövcud olmuş qədim dövlət, şərqdə ilk imperiya.[5] Dövlət ilkin dövrdə tarixi Azərbaycan ərazisində yaransa da[6][7][8][9][10][11][12], tezliklə genişlənərək Ön Asiyanın ən güclü dövlətinə çevrilmiş, bölgə xalqlarının tarixində böyük iz qoyaraq, mədəniyyətinə güclü təsir etmişdir.[13] Mada tayfa ittifaqı əsasən Cənubi Azərbaycandan şərqdə və cənub-şərqdə yerləşən vilayətlərdə təşəkkül tapmışdı.[14]
Azərbaycanlıların etnogenezində iştirak edən xalqlardan biri —[15][16][17][18][19][20] madaylar tərəfindən qurulmuş ilk imperiya olan Midiya ondan əvvəl Azərbaycan ərazisində yaranmış Manna dövlətinin tarixi, etnik və mədəni varisi hesab edilir.[21][22][23]
Midiya Mannadan cənub-şərqdə yerləşirdi. Paytaxtı Ekbatan (indiki Həmədan) şəhəri idi.[24][25] Midiya (Maday, Matay, Amaday) adına ilk dəfə e.ə. IX əsr qaynaqlarında rast gəlinmişdir.[26] Midiya ərazisi e.ə. IX-VIII əsrlərdə xırda vilayət hakimləri tərəfindən idarə edilirdi. Mannanın Gizilbunda vilayəti hər iki ərazinin sərhəddini təşkil edirdi[27].
I Medi vengono menzionati per la prima volta in un'iscrizione assira che risalirebbe all' 835 a.C. insieme ai Persiani, ma è grazie all'archeologia che possiamo collocare il loro arrivo in Iran alla metà del II millennio a.C. A quel tempo essi formavano un raggruppamento di tribù seminomadi, ma di notevole forza militare, i cui re dimoravano dentro fortezze (siti di Godin Tepe, Nush-i Jân). Il primo regno medo unificato appare solo nell'ottavo secolo a.C., e secondo Erodoto fu fondato da Deioce, il quale in realtà non era che un piccolo capo tribù sottomesso, come i suoi più diretti successori, al re assiro Sargon II.
Le incessanti lotte tra gli Assiri e le popolazioni iraniche erano dovute al bisogno di procurarsi i cavalli da parte dell'esercito assiro e alle incursioni a scopo di rapina e saccheggio dei Medi e dei Mannei in territorio assiro. Quando i Cimmeri invasero l'Anatolia dal Caucaso, il capo medo Fraorte (675-653 a.C.) riunì le tribù e si alleò con essi contro gli Assiri, ai quali inflisse pesanti sconfitte arrivando persino ad assediare Ninive, dove morì in combattimento. La Media fu successivamente assalita dagli Sciti che la dominarono fino a quando Ciassare la liberò (ca. 625 a.C.).
Ciassare organizzò un potente esercito, sottomise i Persiani e confederò le popolazioni iraniche per muovere guerra agli Assiri. L'alleanza con i Babilonesi consentì ai Medi, dopo la distruzione di Ninive (612 a.C.), di estendersi in Armenia e in Cappadocia fino alla Lidia, con la quale fu stabilito, dopo un conflitto e con la mediazione dei Babilonesi, un confine lungo il fiume Halys.
Da questo momento, i re medi si attribuirono il titolo di «re dei re» avanzando pretese di supremazia su tutta l'Asia Minore. L'impero medo, che in realtà era una confederazione di numerose popolazioni iraniche ed altre come Mannei e Sciti, venne organizzato secondo il modello assiro, cioè in province i cui governatori dipendevano direttamente dal sovrano. Questo sistema, necessario sia per la notevole estensione del territorio sia per le difficili condizioni delle comunicazioni, precorre quello delle satrapie che sarà adottato dai Persiani.
La mancanza di unità culturale e l'eccessiva eterogeneità della popolazione, rese l'impero dei Medi fragile e ciò non tardò a rivelarsi alla morte di Ciassare. Suo figlio Astiage, succedutogli sul trono, non ebbe la forza e le qualità necessarie a contrastare la crescita della potenza persiana sotto Ciro, che si ribellò e si impadronì dell'impero.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر